سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آغاز حکمت، ترک لذّتها و پایان آن، نفرت از چیزهای گذراست . [امام علی علیه السلام]


ارسال شده توسط مهدی آقاجانی در 92/9/19:: 10:0 عصر

علی جنتی

100 روز با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی؛

از مجوز عضویت در فیسپوک تا دفن «سگهای زرد» در قطعه هنرمندان

          آن روزها که علی جنتی برای تصدی وزارت ارشاد معرفی شد خیلی ها تحصیلات حوزوی وی را عاملی دانستند که می تواند در عملکرد  وزیر تأثیرگذار باشد، خیلی ها گفتند که او فرزند پیر دریادل انقلاب آیت الله جنتی است، خیلی ها گفتند جنتی آمده که فرهنگ مظلوم را تبدیل به فرهنگی مقتدر کند و خیلی های دیگر خیلی چیزهای دیگر...

          اما این وسط بودند کسانی که فعال شدن گروه های ضددین و ضدفرهنگ را مشاهده می کردند که تو مو بینی و من پیچش مو! بودند کسانی که گفتند: گیرم پدر تو بود فاضل / از فضل پدر تو را چه حاصل؟ بودند کسانی که از تحرکات حلقه های استحاله شده خبر دادند و ... . اما کو گوش بدهکار! هرچه گفتند به در بسته خورد و اتفاقا جناب وزیر رأی بالایی هم آورد تا مبادا تعامل بین مجلس و دولت خدشه دار شود! حالا این وسط چه بر سر فرهنگ بیچاره و ارشاد فراموش شده می آید حکایت تکراری این سال های ماست.

          هر دولتی که بر سر کار آمد، نسخه ای متفاوت برای فرهنگ پیچید تا اینکه نه تنها درد کهنه ضعف فعالیت های فرهنگی از بین نرفت بلکه دچار ابتلائات دیگری هم شد. وقتی تهاجم، ناتو و شبیخون فرهنگی جدی گرفته نشد،  توقع داشتیم حداقل برای رویارویی در جنگ نرم سازوبرگ فراهم شود که آنچه البته به جایی نرسد فریاد است!

          شاید این صدروز زمان اندکی باشد برای انتقاد اما اتفاقات متعدد نامناسبی که فقط در صد روز ابتدایی یک دولت در عرصه فرهنگ رخ داد خیلی نگرانمان کرد.

          اولین خبری که در همهمه اظهارنظرهای سیاسی گم شد، خبر تعطیلی جشنواره ضد صهیونیستی «افق نو» بود. هرچه به خودمان فشار آوردیم که برای تعطیلی یک جشنواره ضد صهیونیستی در دولت جمهوری اسلامی دلیلی بتراشیم، دلیلی جز این نیافتیم که حمایت دبیر این جشنواره، نادر طالب زاده از کاندیدای دیگری در انتخابات به مذاق اعتدالیون خوش نیامده. وگرنه چرا باید جشنواره ای که فقط صهیونیست ها با وجود آن در رنج و عذابند تعطیل شود؟!

          اینکه وهابی های پست و ملعون و مریدان معاویه لعنت الله علیه به مقدسات شیعیان توهین کنند، جای تعجب ندارد اما وقتی در نظام جمهوری اسلامی در آستانه عید غدیر، یک روزنامه به بهانه آزادی بیان به امیرالمؤمنین(ع) توهین کند و صلاحیت وی را زیر سؤال ببرد، دل تمام شیعیان را به درد می آورد.

          عدم نظارت صحیح مدیران روزنامه مذکور به کنار، به عضویت نویسنده ی این مقاله در گروهک نهضت آزادی هم کار نداریم، اما وقتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از تعطیلی این روزنامه اظهار تأسف می کند، هم تعجب ما را دوچندان می کند و هم تذکر مراجع عظام تقلید را در پی دارد. نکند به بهانه آزادی بیان تمام مقدسات را زیر سؤال ببرند و ما هم بنشینیم و نظاره کنیم. فراموش نکرده ایم جریان خودفروخته ی سال های نه چندان دور را که تظاهرات علیه خدا را هم جایز می دانستند. فراموش نکرده ایم جریانی را که به رسمیت شناختن آزادی های جنسی را نشانه متمدن بودن خود می دانست. فراموش نکرده ایم...

          حتما اعطای اجازه نشر به انتشاراتی که در به رشته ی تحریر درآوردن صحنه های جنسی مسبوق به سابقه است هم نشانه اعتدال است که وزیر محترم ارشاد از انجام آن ابایی ندارد. آن همه در شرایطی که آثار هنرمندان انقلاب به سختی اجازه نشر می یابد.

          وقتی عضویت جناب وزیر فرهنگ در شبکه اجتماعی فیسپوک به معنای قانونی بودن این شبکه تلقی می شود پس حضور احتمالی ایشان در مراسم تک خوانی زنان هم دال بر عدم حرمت این عمل است! به کجا چنین شتابان جناب وزیر؟!

          اما آنچه بیش از همه آزارمان داد، شنیدن خبر دفن اعضای گروه موسیقی زیرزمینی«سگهای زرد» در قطعه هنرمندان تهران بود. گروهی زیرزمینی ساکن آمریکا که در سایت خود از اظهار علاقه مندی های جنسی خود ابایی نداشتند و طی یک درگیری در یکی از ایالت های آمریکا کشته شدند. گروهی که سابقه حمایت از فتنه گران را در کارنامه خود دارند و از همه جالبتر اینکه با هزینه 100میلیونی وزارت ارشاد به کشور منتقل شدند و در قطعه ای به خاک سپرده شدند که حتی برای هنرمندان وطنی خودمان هم به اندازه کافی جا ندارد. امیدواریم دولت تدبیر و امید که بدون توجه به خانه دار شدن قشر ضعیف جامعه، معتقد است تأمین منابع مالی طرح بزرگ مسکن مهر از جیب همه مردم بوده بگوید که پرداخت 100 میلیون برای انتقال اجساد اعضای گروه «سگ های زرد» و دفن آنها در قطعه هنرمندان از جیب چه کسی بوده؟ و یا اگر برای تأمین بودجه جشنواره ضدصهیونیستی «افق نو» با مشکل مواجه بوده اند، پرداخت های اینچنینی چه توجیهی دارد؟

          درد بی توجهی حضرات به کنار، آخر توجیه مسئولان محترم وزارتخانه را کجای دلمان بگذاریم که گفته اند ما برای این کار صرف هنرمند بودن اینها را در نظر گرفته ایم! یعنی اگر شاعر یا نویسنده ای به ما فحش هم بدهد یا خواننده ای ترانه ای علیه ما بخواند و هزاران فکر را مسموم و آلوده کند، فقط بخاطر اینکه هنرمند است و به ما هنرمندانه فحش داده است باید پس از مرگ در قطعه هنرمندان دفن شود! خوب است آقایان تعریف خود را از هنر و هنرمند ارائه کنند!  

 

 


کلمات کلیدی : یاد داشت