سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بردباری جامه دانشمند است، پس مبادا که آن را برتن نکنی . [امام باقر علیه السلام ـ در نامه اش به سعد خیر ـ]


ارسال شده توسط مهدی آقاجانی در 92/7/25:: 12:52 عصر

بسم الله الرّحمن الرّحیم

و من یتق الله یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لا یحتسب و من یتوکّل علی الله فهو حسبه ان الله بالغ امره قد جعل الله لکلّ شیء قدرا                                       سوره مبارکه طارق(4و3)

انتخابات 24 خرداد ماه که تجلّی حضور باشکوه و حماسی مردم بود، به مثابه ی الگویی برای مدعیان دموکراسی، سلامت انتخابات ایران را به گونه ای به نمایش گذارد که مدعیان داخلی و خارجی تقلب در دوره ی پیشین لب به اعتراف گشوده و آن را دموکراتیک خواندند! همراهی نامزدان انتخابات ریاست جمهوری با مردم و تبریک به منتخب ملت با تبعیت از مقام معظم رهبری، کام تلخ مردم از فجایع فتنه 88 را شیرین کرد.  نتیجه این انتخابات نشان داد که قریب به 51% مردم، چشم امید به تدبیر دولت شخصی دوخته اند که توانست به ادبیات مشترکی با مردم دست پیدا کند و آنان را با خود همراه کند. رأی مردم در این انتخابات، رأی به برقراری شعار اعتدال بود که لحظه ای از زبان این دولت و طرفدارانش جدا نمی شد.

معرفی زودهنگام و بدون اتلاف وقت وزرای پیشنهادی در روز تحلیف و جلسات مشترک دولت و مجلس برای بررسی صلاحیت وزرا، صحنه ای زیبا از تعامل این دو قوه را به نمایش گذارد که با اعتماد نمایندگان به اکثر وزرای پیشنهادی در شرایط کنونی، اداره امور کشور جریان عادی خود را طی نمود. عدم اعتماد نمایندگان به برخی افراد مسئله دار با تکیه بر محک فتنه، شاید به کام خودشیفتگان خوش نیامده باشد اما موجی از امید را در دل دوستداران نظام و انقلاب ایجاد کرد.

کسانی که پرداختن به فتنه 88 و تحلیل آن را نبش قبر می دانند، باید بدانند که در این 4سال، مقام معظم رهبری، در اکثر سخنرانی های خود به واکاوی زوایای مختلف آن پرداخته و همواره اهمیت این مسئله را گوشزد نموده است. فتنه برای ما یک معیار است. واضح است که کسی که در زمان فتنه عملکرد نامطلوبی داشته، نمی تواند به اهداف تعریف شده دست پیدا کند. فراموش نکرده ایم سخن زیبای سید شهیدان اهل قلم، شهید آوینی را که :«دیندار آن است که در کشاکش بلا دیندار بماند، وگرنه در زمان راحت و آسایش، چه بسیارند اهل دین.»

اکنون که در آستانه ی معرفی وزرای پیشنهادی باقیمانده به مجلس شورای اسلامی قرار داریم، توجه به این نکات و پاسخ به سؤالات زیر ضروری به نظر می رسد:

پس از عدم اعتماد به وزیر پیشنهادی سابق علوم برای این وزارتخانه بر مبنای عملکرد نامطلوب در فتنه 88 ، همگان انتظار انتخاب سرپرستی معتدل، باسابقه مثبت و نامرتبط با فتنه را داشتند که متأسفانه چنین اتفاقی رخ نداد. فراموش نکرده ایم اظهارات نمایندگان مخالف میلی منفرد را که به حضور وی در سخنرانی فتنه گران معترض بودند. آیا سخنران آن مراسم وزیر پیشنهادی فعلی نبود؟

کسی که نظام جمهوری اسلامی ایران را در آن فضای ملتهب به راحتی متهم به تقلب در انتخابات نموده و وقعی به عملکرد نهادهای مسئول در این زمینه نگذارده، چگونه می تواند زمام امور وزارتخانه ای را بر عهده بگیرد که جز با اعتقاد راسخ به این نظام، نمی توان به تلاش جهادی برای تحقق چشم انداز علمی کشور دست یافت؟

حاشیه سازی های متوالی جناب سرپرست در آستانه ی آغاز سال جدید تحصیلی، چهره ای مخدوش از عملکرد وی به نمایش گذارد که دلسوزان نظام را نگران آینده ی علمی کشور نموده است. مگر نه اینکه به فرموده رهبر معظم انقلاب، پیشرفت علمی از اولویت های اصلی کشور است که با تکیه بر آن می توان مسائل اقتصادی را نیز برطرف نمود. حاشیه سازی های اخیر، چگونه با حرکت پرشتاب علمی کشور و مشی اعتدال دولت سازگار است؟

برکناری یکباره و بدون بررسی رؤسای برخی دانشگاه ها و تلاش برای برکناری سایرین چه نتیجه ای جز ایجاد فضای ملتهب و نگرانی از جابجایی ها در دانشگاه ها داشته که جناب سرپرست قبل از خشک شدن مهر انتصابش، در آستانه ی سال تحصیلی جدید و به جای حمایت از آنها و سرعت بخشی به جهش علمی، اقدام به آن نموده است؟  

حکایت تأسف برانگیز برکناری رئیس دانشگاه آزاد اسلامی آن هم بدون بررسی عملکرد وی و تنها براساس گرایشات سیاسی درحالی صورت پذیرفت که جناب سرپرست که در جلسه ی هیئت امنا حاضر بوده، از تصمیم اعضا مبنی بر برکناری فرهاد دانشجو اظهار بی اطلاعی کرده و این تصمیم را از جانب رئیس هیئت امنا دانسته است! آیا سیاسی کردن تصمیم گیری ها در عرصه ی دانشگاه تأثیر مثبتی بر فضای علمی کشور خواهد گذاشت؟

اصرار دولت محترم بر معرفی این افراد برای ترمیم کابینه اهمیت وظیفه نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی را دوچندان نموده و آنان را در امتحانی بزرگ قرار داده است. امیدواریم نمایندگان مجلس همچنان بر آرمان های اصیل انقلاب پافشاری نموده و از این امتحان بزرگ سربلند بیرون بیایند.

والسّلام علی من اتّبع الهدی

 

 

 

 


کلمات کلیدی :

ارسال شده توسط مهدی آقاجانی در 92/7/18:: 3:12 عصر

 

تحفه ای برای سرزمین پاکم!

 

پراچان سرزمین باستان است           تمام خشت هایش داستان است

بزرگی خفته در آبادی ما                        غمش بنهفته اندر شادی ما

بزرگی کز تبار آفتاب است                    «محمد» نام و پور بوتراب است

پراچان! سرزمین کودکی ها                          هوایت آرزوی رودکی ها

هزاران یار عاشق پیشه داری               هزاران رود و صدها بیشه داری

کسانی که در آن گرد و غبارند                هوای تازه ات را دوست دارند

پراچان! مهد عالم پرور من                             مزار و زادگاه سرور من

نیایم خفته اندر سینه ی توست          درون سینه ی بی کینه ی توست

جوانان برومندت کجا رفت؟                        شهید آبرومندت کجا رفت؟

که باور می کند خاموشی تو                     نزول شوق و بازیگوشی تو

کهنسالان تو را در یاد دارند                         ز خاموشی تو فریاد دارند

ز جا برخیز! طرحی نو در انداز!                      به بندرگاه عزت لنگر انداز

بناز ای مهد من بر نام پاکت                        به آن آزادگان دربند خاکت

به آن یوسفعلی، سلطانعلی ها                  امان الله ها و مهرعلی ها

نسیم دلکشت جان را جلا داد                    مؤذن بر بلندی این صلا داد

که برخیزید هنگام نماز است                در رحمت به روی خلق باز است

وضو با آب پاکت دلنشین است              نمازم روی خاکت اینچنین است

دو رکعت عشق می خوانم شکسته              برای خالق دلهای خسته

چو فارغ گشتم از یاد خداوند                      تأمل کرده ام ثانیه ای چند

دعایم عزت و آزادی توست                      هم آزادی و هم آبادی توست

رجوع روزهای پرفروغ است                   زمین خالی از ننگ و دروغ است

دعایم حفظ نام و آبروهاست                     پراچان سرزمین آرزوهاست!


کلمات کلیدی : اشعار

ارسال شده توسط مهدی آقاجانی در 92/7/8:: 1:3 عصر

 

بسم الله الرّحمن الرّحیم

چه خوش گفت سید شهیدان اهل قلم که اگر خون دادن برای امام خمینی(ره) زیباست، خون دل خوردن برای امام خامنه ای(حفظه الله) از آن هم زیباتر است.

فقط کافی ست نگاهی به جریان رسانه ای اجنبی پرست ذوق مرگ این روزهای کشور بیندازید که چگونه حلیم ندیده کاسه به دست صف کشیده و دریا ندیده جامه از تن دریده اند. گویی این جماعت بغض 35ساله شان از فراق یار ترکیده که این چنین اشک شوق می ریزند. گویی یار مغرور از سر شفقت نگاهی به آنها کرده و یا دستی از سر محبت بر سر آنان کشیده. گویی بوی پیراهنی شنیده اند. آری بوی پیراهن است اما نه پیراهن یوسفتان که بوی سوختن پیراهن ارزشهاست زیر اتوی تعامل اگر نگوییم سازش.

راستی اشک هایتان که بند آمد، نامه ی فدایت شوم فراموشتان نشود. باشد که توشه ی راهتان باشد در اتوبان تهران - نیویورک. در نزد مردم که آبرویی ندارید، لااقل پیش محبوبتان آبرویتان نرود!

بگذارید از جای خوش قصه شروع کنیم. آنجا که رئیس جمهور منتخب در آستانه ی پله های هواپیما گفت که ما می خواهیم صدای مردم ایران و پیام صلح و دوستی آنها را به دنیا برسانیم. وی پیش از آن در مصاحبه با شبکه nbc news مواضع مثبت و البته برخی مواضع دوپهلو و در مجمع عمومی سازمان ملل هم روند مثبت و مواضع محکمی را اتخاذ کرد که تقدیر اکثر مسئولین نظام و ائمه جمعه را در پی داشت که با چشم پوشی از برخی ایرادات وارده، کلیت آن را مثبت ارزیابی کردند.

دکتر روحانی اما پیش از سفر به نیویورک در یادداشتش در روزنامه Washington post گفته بود که «دوره دشمنان خونی گذشته است.» سوالی که در ذهن نگارنده ایجاد شده این است که آیا مردم ایران تا کنون مسبّب ریختن خون از بینی یک آمریکایی شده اند؟ پاسخ این سؤال روشن است. اما در سوی مقابل، جنایت های متعدد و گستاخی های بی شرمانه علنی نظام آمریکا در طول تاریخ 35ساله انقلاب و استعمار پیدا و پنهان پیش از انقلاب، جایی برای آشتی باقی نمی گذارد. جناب آقای روحانی! آیا خون های ریخته شده باید زیر چکمه تعامل پایمال شوند که اینچنین از پایان دوره دشمنان خونی سخن می گویید یا اینکه دولت آمریکا که با افتخار سند مداخله در کودتای 28 مرداد را منتشر می کند باید محاکمه شود؟ یادتان نرفته که 4سال پیش در ماجرای فتنه پس از انتخابات چگونه آتش بیار معرکه ای بودند که به فرموده رهبر معظم انقلاب 10 سال برای آن برنامه ریزی کرده بودند. از ما توقع نداشته باشید فریب ژست های فردی را بخوریم که قهرمانانه دم بزند که ما به دنبال تغییر نظام ایران نیستیم. نخواهید توانست به این مهم دست بیابید نه اینکه نخواهید.

"دیدار با اوباما در دستور سفر من نیست، اما در دنیای سیاست همه چیز امکان پذیر است. البته بسته به شرایطی که به وجود می آید."

این اظهار نظر هوشمندانه دکتر روحانی قبل از سخنرانی در مجمع عمومی و در مصاحبه با nbc news سبب شد اوباما که نیاز مبرمی به مذاکره و گفتگو با طرف ایرانی داشت، درخواست این ملاقات را مطرح کند که با مخالفت هیئت ایرانی مواجه شد. مخالفتی که موج رسانه های آمریکایی آن را به عنوان تحقیر آمریکا تعبیر کردند و دکتر روحانی به نقل خودش برای تقلیل این موج، فرصت کم را بهانه کرد تا از ایجاد تنش خودداری کند. اوباما و هم فکرانش که از هیچ کوششی برای سنگ اندازی در مسیر انقلاب های منطقه و بیداری اسلامی فروگذار نکرده و نمی کنند، بیش از هرکسی به این مسئله واقفند که انقلاب اسلامی ایران الهام بخش مردم مسلمان منطقه بوده و برای مخدوش جلوه دادن تلاش های انقلابیون، درصدد این هستند که با نشاندن هیئت ایرانی پای میز مذاکره، نهایت مسیر انقلاب اسلامی را گفتگوی رودررو با آمریکایی ها نشان دهند. اتفاقی که خود به خود این را به ذهن مخاطب واقعی متبادر می سازد که برای چه چیز باید هزینه بدهد و در نهایت باز به نقطه اول باز گردد؟

مصاحبه با شبکه cnn اما حاوی نکات دیگری از سفر دکتر روحانی به نیویورک بود. روحانی در این گفتگو به فرصت کم برای هماهنگی دیدار با اوباما اشاره کرد و یخ روابط دو کشور را درحال باز شدن دانست. Cnn که حسن نیت خود را با تحریف سخنان احمدی نژاد در گذشته اثبات کرده بود، این بار نیز حامی خود را فراموش نکرد و با مطرح کردن مسئله هولوکاست و حذف اسرائیل از نقشه جهان که نه حرف احمدی نژاد بلکه بیان نورانی حضرت امام(ره) بود، سعی در به چالش کشیدن رئیس جمهور را داشت. اما روحانی این فرصت ارزشمند را به راحتی از دست داد و تنها به گفتن اینکه تاریخ دان نیست و ابعاد حوادث را تاریخ دانان باید مشخص کنند اکتفا کرد. او می توانست بپرسد که چرا به مورخین اجازه پژوهش در این زمینه داده نمی شود؟ وی در زمینه محو اسرائیل از نقشه جهان هم خبرنگار cnn را به آرای مردم فلسطین ارجاع داد. هنوز طنین دلنشین صدای رهبر معظم انقلاب را فراموش نکرده ایم که با تأسی از خط نورانی امام راحل فرمودند: اگر غلطی از اسرائیل سر بزند، اسرائیل و حیفا را با خاک یکسان می کنیم.

اما کاستی های این سفر به همین جا خاتمه نیافت تا آنجا که دکتر روحانی در یکی از سخنرانی هایش خواستار پیوستن اسرائیل به معاهده ی npt (منع و گسترش سلاح هسته ای) گردید که امتیازی بزرگ برای رژیم غاصب صهیونیستی است. چرا که این درخواست به معنای به رسمیت شناختن تلویحی این غده ی سرطانی است که قطعا مورد پذیرش مردم نخواهد بود.

رئیس جمهور در واپسین روزهای سفرش به نیویورک در جمع ایرانیان مقیم آمریکا، گفت که دولت تدبیر و امید، دست نیاز به سوی هیچ کشور خارجی دراز نخواهد کرد اما دست نیازش را به سوی شما ایرانیان دراز می کند، زیرا شما می توانید تصویری واقعی از سرزمین واقعی خود به جهانیان معرفی کنید.

شاید بتوان نقطه اوج سفر دکتر روحانی را باز هم پای پله های هواپیما اما این بار در فرودگاه جان.اف.کندی دانست. لرزیدن موبایل و شاید لرزش دستان روحانی برای پاسخ به آن و آب جوشی بر یخ روابط. پاسخی که نه تنها امتیازی برای روحانی و تیم همراهش نداشت، بلکه بر حواشی این سفر افزود تا نخستین سفر دولت وی به نیویورک با تحلیل های متفاوتی مواجه شود. از ذوق مرگ شدن برخی عناصر خودباخته تا نگرانی های به حق و بجای جریان ارزشی پیرامون چرایی پاسخ به تماس تلفنی اوباما و پاسکاری مسئولیت تماس بین ایران و آمریکا. مشاور امنیت ملی آمریکا تماس اوباما را به درخواست هیئت ایرانی دانست و روحانی در بدو ورود مسئولیت تماس را به گردن دولت آمریکا انداخت. اما صحبت های سید عباس عراقچی عضو هیئت ایرانی در برنامه زنده تلویزیونی مبنی بر اینکه دو طرف پس از بررسی به این نتیجه رسیدند که تماس تلفنی حاصل شود، به ابهامات افزود. قطعا آقای روحانی باید در مورد لزوم برقراری تماس پاسخگو باشند و اگر در جریان نبوده اند که واویلا. آنچه که مسلم است به دلیل قدرت مانور رسانه ای آمریکا، بیش از هرکس برای اوباما و دولت آمریکا سودبخش بوده و خواهد بود. فراموش نکرده ایم که در جریان انتخاب وزرا، رئیس جمهور با تکیه بر نداشتن فرصت برای آزمون و خطا، از افراد مسن و باتجربه برای کابینه خود بهره گرفت. حال باید دید که آیا فرصت آزمون و خطا برای دولت تدبیر و امید فراهم شده است که با توجه به سابقه ی سیاه نظام آمریکا در پی ایجاد فضای مذاکره فی مابین است؟  


کلمات کلیدی : یاد داشت

<      1   2