بسم رب الشهداء والصدیقین
«پندار ما این است که ما مانده ایم و شهدا رفته اند اما زمان ما را با خود برده است و شهدا مانده اند.»
سید شهیدان اهل قلم، شهید سید مرتضی آوینی
گره میان کار فرهنگی و شهدا گره ای است ناگسستنی. شهید فرهنگ ساز است و شهدا قلب تپنده ی جامعه ی فرهنگی. فرهنگ شهید ایستادگی و مقاومت است، دفاع از حق است و مبارزه با باطل.
اما این بار خبری از توپ و تانک نیست. گویا اصلا جنگی وجود ندارد. اصلا دشمن کجاست؟!
وقتی اسلام رو به نابودی می رفت و تو علم اسلام را برافراشتی،
وقتی در برابر مستکبرین شرق و غرب قد برافراشتی و معادلاتشان را برهم زدی،
وقتی مسلمانان جهان را از سستی و رخوت رهانیدی و بذر امید را در دلشان کاشتی،
همه و همه نشان از این دارد که ما مدیون توییم. اما تو چه فروتنانه خود را در برابر خیل رزمندگان حقیر نامیدی.
آری! جسم تو حقیر است در برابر عظمت روحت. اماما روحت شاد و راهت پر رهرو.
وقتی انقلاب اسلامی به پیروزی رسید، وقتی لانه ی جاسوسی تسخیر شد، وقتی دست منافقین رو شد و مفتضحانه از کشور گریختند، وقتی جنگ هشت ساله را به ما تحمیل کردند و شکست سختی را پذیرا شدند، وقتی تحریم ها با اراده ی پولادین ملت مواجه شد و از همه مهم تر، وقتی خلف صالحی علمداری این انقلاب را بر عهده گرفت، جنگ دیگری را کلید زدند. و چه نقطه ای مهم تر از فرهنگ، آن هم فرهنگ اسلام و شهادت.
چه بی توجه سرگرم بازی های کودکانه ی خود بودیم وقتی مولایمان هشدار تهاجم و شبیخون می داد.اما با گذشت زمان و با روشن شدن دست دشمنان داخل و خارج، ما نیز به این نتیجه رسیدیم که:
« موریانه ها چه موذیانه می جوند
ریشه های چارچوب انقلاب را»
آری! فرهنگ اساس و چارچوب انقلاب است و گزافه نگفته ایم اگر بگوییم که انقلاب ما یک انقلاب فرهنگی است. فرهنگ « هیهات مناالذله» ، فرهنگ رقابت بر سر شهادت. « السابقون السابقون اؤلئک المقربون»
اما عزیز من، دانشجوی محترم، نمی دانم، ای انسان آزاده!
بدان که انقلابت را کودتا می خوانند و امامت را دیکتاتور!
بدان که دفاع را کشورگشایی می نامند و شهادت را خودکشی!!
بدان که روحانیت را بی سواد می نمایانند و استاد ودانشجو را سکولار!
بدان که سرزمین خودشان را آرمانشهر می نامند، شهروندانشان را متمدن جلوه می دهند و ناخود آگاه به تو القا خواهند کرد که تو « هیچ چیز» نیستی و «همه» آنجاست.
« چشم ها را باید شست
جور دیگر باید دید»
و در این برهه از زمان، چشمان پاک و تیزبین توست که وظیفه ی دیده بانی این انقلاب را بر عهده دارد. پس چشمانت را پاک بدار و خواب را به آنها راه مده، که هشیاری تو، عرصه را بر راهزنان این انقلاب تنگ کرده و آنان را از دست یازیدن به آن ناامید خواهد کرد. چه آنکه اگر افسران جوان در خواب غفلت فرو روند، دیگر از سربازان این جنگ چه انتظاری می توان داشت؟
و در این راه، امام، شهدا و آرمان های انقلاب را فراموش مکن و بر روی اصول، استقامت بورز که مقاومت فرهنگ شهداست و ما نیز دانشجوی دانشگاه انقلابیم که استادی آن غیر از امام، شهدا و مولای دلشکسته مان شایسته ی دیگری نیست.
« ما در ره عشق نقض پیمان نکنیم
گر جان طلبد دریغ از جان نکنیم
دنیا هم اگر پر شود از جور یزید
ما پشت به سالار شهیدان نکنیم»