"دور جدید مذاکرات هسته ای با کشورهای 5+1 از سر گرفته شد." اگرچه این جمله برای مردم ایران دیگر عادی شده ولی پس از گذشت 10 سال از این روند پر فراز و نشیب هستند کسانی که هنوز هم به طرف مقابل خوش بین باشند و به سرانجام نرسیدن این مذاکرات را ثمره تندروی ها و افراط گرایی مسئولان نظام بدانند. برای این دسته از افراد که همیشه مرغ پیر همسایه در چشمانشان غاز جلوه نموده، نه پلمپ تأسیسات هسته ای در سالهای نه چندان دور و نه پلمپ اخیر تأسیسات اتمی نشانه "اعتمادسازی" نبوده و نیست. از نظر اینان که معتقدند هرچه طرف مقابل گفت بگوییم چشم! ، نه جنس درخواست مهم است و نه نوع مطرح کردن آن. خواه غنی سازی 20درصد باشد خواه موشکهای دفاعی. چه فریبکار و حامی تروریست خوانده شویم و چه مورد تحقیرهای پی درپی قرار بگیریم. قطب نمای اینها فقط یکسو دارد و صدالبته به سمت داخل کشور نیست! از نظر اینها لشگرکشی نظامی غربی ها به منطقه به منظور حفظ امنیت و گسترش دموکراسی بوده و دفاع مقدس 8ساله مردم غیور ایران نشانه خشونت طلبی و قس علی هذا. خلاصه حکایت اینها و غرب، حکایت راه افتادن آب از لب و لوچه است، حکایت دامن از کف رفتن و پیرهن چاک کردن.
"تحریمهای ایران تنها بخاطر برنامه هستهای این کشور وضع نشده که با توافق هستهای، این تحریم ها لغو شود. این تحریمها بخاطر موشکهای بالستیک، برنامه سلاح های نامتعارف و حمایت از تروریسم علیه ایران وضع شدهاند."
این بخشی از نامه نمایندگان کنگره آمریکا به باراک اوباما در آستانه دور جدید مذاکرات است و گواهی بر مدعای مسئولان کشور مبنی بر بهانه جویی غربی ها در پاسخ به مخالفان وجود تأسیسات هسته ای که ذکر خیرشان بود.
این نامه در ادامه می افزاید که "یک تحریم انحصارا هستهای در قانون آمریکا وجود ندارد. تقریبا تمام تحریمهای مرتبط با برنامه هستهای ایران با پیشبرد برنامه موشکی، تشدید پشتیبانی از تروریسم بینالمللی، و دیگر برنامه تسلیحات غیرمتعارف نیز ارتباط دارند. پایان دائمی و قابل راستیآزمایی تمام این فعالیتها - نه تنها برخی از آنها - از جانب ایران، پیششرط لغو دائمی بسیاری از تحریمهایی است که توسط کنگره اعمال شدهاند."
اما این وسط هستند کسانی که همچون رهبرشان به این مذاکرات خوش بین نیستند. اینان تداوم این گفتگوها را ناشی از بی منطقی و زورگویی طرف غربی می دانند و حاضر نیستند دستاوردهای هسته ای را به خاطر یک مشت دلار زمین بگذارند. برای اینها صنعت هسته ای نشانه "ما می توانیم" است. نهالی است که با خون جوانان وطن آبیاری شده. اینان معتقدند که "هسته ای بهانه است" و تا زمانی که پرچم اسلام برافراشته است این دشمنی ها هم پابرجاست. اینها مذاکره را برای "دفع شر" دشمنان قسم خورده می دانند و از تیم های مختلف مذاکره کننده حمایت می کنند. برای اینها نتیجه اجرای نرمش قهرمانانه چیزی جز پیروزی نیست. چه پیروزی در رفع کامل تحریم ها و چه آشکارشدن بیش از پیش دشمنی غربی ها.
سناتور رابرت منندز رییس کمیته روابط خارجه مجلس سنا روز پنجشنبه پیش از برگزاری یک جلسه استماع گفت که هرگونه توافق هستهای باید موجب برچیده شدن هزاران سانتیریفیوژ ایران، امحای بخش زیادی از اورانیوم با غنای پایین در ایران، تعطیلی راکتور آب سنگین اراک و پایان برنامه گسترده تحقیق و توسعه هستهای این کشور شود. یک توافق سختگیرانه با ایران باید با بازرسیهای محکم در طول بیش از 20 سال همراه باشد.
آنچه مسلم است این است که زیاده خواهی طرف غربی و در رأس آن آمریکا در طول مذاکرات، روند گفتگوها را مختل نموده و مانع از حصول نتیجه مطلوب و منطقی خواهد شد. البته توافق مطلوب از نظر آنها چیز دیگری است و "بچه های انقلاب" هم برای پذیرش خواسته های طرف مقابل به مذاکره ننشسته اند.