سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آن که دورى سفر را یاد آرد ، خود را براى آن آماده دارد . [نهج البلاغه]


ارسال شده توسط مهدی آقاجانی در 93/10/23:: 1:59 صبح

پدر شهید

به یاد مرحوم محمدرضا آقاسی که ترنم لب هایش عشقبازی بود:


من بال و پر شهید را می بوسم

پا تا به سر شهید را می بوسم

دستم نرسد اگر به دامان شهید

دست پدر شهید را می بوسم


تقدیم به آنان که روی پای خود ایستادند و به پای "ایستادگی" نشستند.


بزرگی نگاهش به سوی پسر بود

پسر در پی گیر و دار سفر بود

سفر زین محل سوی شهری دگر بود

دگرشهر جایی سراسر خطر بود

خروش جوانان ز رگ بود و طاعت

پسر برده ارث از پدر این شجاعت


رسیده به شهری نه سرسبز و خرم

سیه پوش مردم بسان محرم

ز بیداد دشمن شده غرق ماتم 

نه چوبی مهیا، نه سنگی فراهم!

دفاع مقدس ز اسلام و ایران

و رزمندگان هم لبالب ز ایمان


شنیده پسر تیرباران به این سو

جهانی به آن سو و ایران به این سو

نه بهتر بگویم که قرآن به این سو

ابابیل و فتح و صف و جان به این سو

نشسته به حلقوم او تیر دشمن

و رأس عزیزش گرفته به دامن...


پسر مانده بی سر، لغت غرق در خون

و سر، سربرآورده از نای مجنون:

به لیلا قسم! می شود خوار و مغبون

هر آنکس که خورشید را کرده دلخون

فراق پسر خم نموده کمرها

"خم می سلامت" دعای پدرها

**

نه از سرزمین خطر برنگشت

پدر مانده و سال هشتاد و ...



 


کلمات کلیدی :