برای غزه نه با قلم که باید با خون نوشت. با خون دست های قلم شده
منتظر منجی هم نباشی، یک شیعه ی بی درد هستی که یاد گرفته زیر بار زور نرود و جلوی ظالم بایستد. شیعه هم نباشی، یک مسلمان هستی که یاد گرفته از مظلوم طرفداری کند. مسلمان هم نباشی، یک انسان هستی که دلت برای هم نوع خود می تپد. انسان نباشی، تازه می شوی یکی مثل نتانیاهو که صبحانه و نهار و شام جز با یک لیوان خون از گلویش پایین نمی رود. من آخر هم نفهمیدم چرا زالو خونخوار است ولی نتانیاهو نخست وزیر؟ و چرا جایزه ی صلح نوبل را به کفتار نمی دهند؟ و چطور یک موشک سه در چهار در یک اتاق دو در دو جا می شود؟
ببخشید! انسان هم نباشی، یک حیوان هستی که در چرخه ی طبیعت هیچ وقت برای شکار از سلاح شیمیایی استفاده نمی کنی. من از تمامی حیوانات روی کره ی زمین بابت حیوان خواندن نتانیاهو عذرخواهی می کنم که حیوان خواندن او جفاست به سایر حیوان ها.
برادرم! خواهرم!
غزه دیر یا زود آزاد خواهد شد و روسیاهی آن تا ابد برای او که با ما نیست خواهد ماند. برگ برگ تاریخ، سرشار از سرگذشت انسان هایی است که مانند او، با ما نبودند. او را چه به ما؟ جای او زباله دان تاریخ است. آن روز که فرزندان ما در کتاب های تاریخ سرگذشت او و امثال او را می خوانند، مسلمانان در قدس خود را برای ظهور آماده می کنند. مرا نگاه کن! کنار سیدعلی ایستاده ام و حاج احمد هم دارد به ما نگاه می کند. لشگر حاج احمد روز به روز زیادتر می شود و شما فقط تا روز ظهور وقت دارید که خودتان را برسانید. حاج حمید تقوی و مهدی نوروزی آخرین کسانی هستند که تا امروز خودشان را به حاج احمد رسانده اند. یادتان باشد فقط تا روز ظهور! من در دلم آرزو می کنم که حاج احمد زنده باشد و مگر نه اینکه شهید، زنده است.
خواهرم! برادرم!
اینجا هم برخی باهم پچ پچ می کنند و مانند محمود عباس فکر می کنند که خون های ریخته شده در فنجان نتانیاهو را باید به صورت برد-برد تقسیم کرد. اما تو گوشت به دهان سیدعلی باشد که گفت: «کرانه ی باختری هم باید مسلح شود.» "نه غزه نه لبنان" حرف شیعه ی نوری زاده است و ما شیعه ی علی هستیم که اینها را مزدور سگ هار و نجس و نامشروع غرب آسیا می داند و من می دانم که آقا اگر صفت هار و نجس و نامشروع را به زبان نیاورده بود، دلش نمی آمد که این رژیم جعلی را سگ بخواند. که این کار جفاست به سگ اصحاب کهف و از امام عادل توقع همین است.
عزیزانم!
من نمی دانم وقتی تصویر این خونخوار کثیف را در جمع حامیان غربی اش در تظاهرات علیه تروریسم دیدید، چقدر جگرتان به درد آمد و با انتشار کاریکاتور موهن نسبت به پیامبر رحمت چه حالی به شما دست داد. اما مواظب جگرتان باشید! و کینه ی انقلابی تان را نسبت به این مضحک ترین سیاستمدار تاریخ و او که با ما نیست تا روز موعود نگه دارید. قزوه خدا خیرت دهد! اما من هروقت «از نخلستان تا خیابان» به اینجا که می رسم قفل می کنم:
«اردوگاه های فلسطینی را نگاه کن
ابوالفضل با مشک تشنه برمی گردد.
صدای گریه ی رقیه را می شنوی؟»