نوشتن هنری است که هم نویسنده ی خوب می خواهد، هم موضوع خوب و هم یک قلم و کاغذ خوب! بگذریم که ما هیچ کدام را نداریم. بگذریم که در هر مبحثی وارد شوی جا برای کار دارد. بگذریم که دغدغه هایت نمی گذارند شبها خواب راحت داشته باشی.(هرچند نکته آخر شعاری بیش نیست). اما برای نوشتن همین که موضوع را انتخاب کرده باشی و دغدغه داشته باشی برای آغاز کار کافی است. حال آنکه نویسندگان بزرگ هم مادرزاد نویسنده به دنیا نیامده اند.اما نوشتن در کتاب و روزنامه و دفترچه خاطرات با نوشتن در فضای مجازی همچون وبلاگ قدری متفاوت است.هرکدام از آنها مخاطب خاص خودش را دارد و همین کار را حساس تر می کند.حالا ما به عنوان دانشجوی این مرز و بوم که جزء خواص و نخبگان جامعه به حساب می آییم، خود را مسئول می دانیم که به عنوان یک دانشجوی ولایی و بسیجی- حتی در حد شعار - ایفای نقش نماییم.
از آنجایی که امروزه با پیشرفت تکنولوژی و رشد رسانه های ارتباطی، مخاطبان اقبال بیشتری به این حوزه داشته اند،این حوزه را برگزیدیم تا با مطرح ساختن دغدغه هایمان در فضایی که دارای مخاطب بیشتری است، هم آگاهی دیگران را افزایش دهیم و هم از نظرات آنها و راهنمایی هایشان بهره گیریم. بنابراین بنای کار ما تنها بر ارائه ی یکسری مطالب به مخاطب نیست، بلکه در این فضا مخاطب نیز باید خودش را مسئول بداند و اگر در این حوزه صاحب نظر است، ما را با ارائه ی راهکارهای مناسب همراهی کند.
امروزه زمان لشکرکشی ها برای به تصرف درآوردن سرزمین ها به پایان رسیده است به گونه ای که دیگر کشورها علنا دست به استعمار و استثمار نمیزنند.همه ی اینها به دلیل رشد نسبی سطح آگاهی جوامع می باشد.اما این آگاهی باعث نشده است که انسان های پست و پلید،دست از اهداف شوم خود بردارند. آری، آنهاراه دیگری را برگزیدند که در پس ظاهر موجّه و اتو کشیده شان برنامه هایشان را عملی سازند.اگر تاکنون فکر می کردید که دیگر زمان جنگ به اتمام رسیده است و می توانید با خیال راحت به زندگی خود ادامه دهید، باید در افکار خود تجدید نظر کنید.امروزه در تمامی عرصه های فرهنگی، اقتصادی،سیاسی و ... جنگی برپا شده است که کلید آن پس از شکست مفتضحانه استکبار جهانی در دوران 8سال دفاع مقدس زده شد.
اگر بخواهیم به عنوان یک افسر - به تعبیر مقام معظم رهبری امام خامنه ای(مد ظله العالی) - در این جنگ ایفای نقش کنیم، باید آموزش های لازم را ببینیم. بنابراین با از دست دادن لحظات و فرصتها، فقط شاس خود را برای پیروزی کم میکنیم.پس اگر دغدغه ی ما با دغدغه ی شما یکی ست بسم الله.
استحکام مبانی دینی و اعتقادی، نیاز اول هر افسر جوان برای کار در این حوزه است.پس باید هرچه می توانیم در تقویت این مبانی تلاش کنیم که به فرموده ی امام راحل(ره):« جنگ ما جنگ عقیده است و جغرافیا و مرز نمی شناسد و ما باید در جنگ اعتقادی مان بسیج بزرگ سربازان اسلام را در جهان به را بیاندازیم». اگر ما نتوانیم در برابر شبهات مطرح شده در حوزه عقاید بایستیم و در گامی بلندتر مبانی فکری و ایدئولوژی طرف مقابل مان را به چالش بکشیم،نمی توانیم به عنوان یک افسر قلمداد شویم.بلکه مانند فردی هستیم که در یک خاکریز نه تنها کارایی لازم را ندارد، بلکه هزینه ی اضافی نیز روی دست میگذارد. اگر ما نتوانیم پاسخگوی شبهه ای باشیم، این شبهه در ذهن ما ابهام ایجاد می کند و ما را تبدیل به ویروسی می کند که در جبهه ی خودی سبب بیمار شدن و یا از بین رفتن سایر نیروها خواهد شد.
پس از استحکام بخشی به مبانی اعتقادی باید در صدد شناخت نقاط ضعف دشمن برآییم.زیرا موضع تدافعی برازنده ی یک دانشجوی مسلمان نیست. دفاع از انتقادات،اگرچه در بادی امر کار بسیار مفیدی است، اما خواسته یا ناخواسته باید بپذیریم که اکنون بخشی از اعتقادات ما از بین رفته است. بنابراین برای بازپس گیری جایگاه ارزش های اسلامی موضع تدافعی کارساز نیست و موضعی انفعالی تلقی می شود.این جاست که نیاز به موضعی تهاجمی احساس می شود. برای اتخاذ موضع تهاجمی نیز شناخت نقاط ضعف دشمن ملزم و ضروری است.
گام بعدی شناخت راه های مقابله با دشمن و استفاده از نقاط ضعف اوست. حمله به دشمن چه در عرصه ی جنگ سخت و چه عرصه ی جنگ نرم، بدون شناخت راهها و مسیر ها امکان پذیر نیست و تنها منجر به شکست خواهد شد. بنابراین باید مراقب کمین ها باشیم، چه بسا کمین ها و سمپاشی های رسانه ای بسیار بیشتر از کمین ها در عرصه ی جنگ سخت باشد. تنها راه برون رفت و سالم ماندن از شر این دست اندازی ها نیز به فرموده ی امام خامنه ای(مد ظله العالی) افزایش بصیرت است.این افزایش بصیرت در سطح جامعه هم جز با کار رسانه ای امکان پذیر نیست.بنابراین اگر با حس کردن وجود جنگ نرم احساس وظیفه میکنید، بیایید تا به همراه یکدیگر ابهت پوشالی دشمنان انقلاب اسلامی را درهم شکنیم.
ان شاءالله